متن نامه حمید بقایی به معاون اول قوه قضائیه

متن کامل نامه حمید بقایی به غلامحسین محسنی اژه ای درباره تخلفات بیژن قاسم زاده بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه را در ادامه می خوانید:

بسمه تعالی

حجت السلام و المسلمین جناب آقای  محسنی اژه ای

معاون اول محترم قوه قضائیه

با سلام

احتراما”  در خصوص ادامه روند ایراد اتهامات واهی و سخنان  توهین آمیز جناب آقای قاسم زاده بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه علیه اینجانب حمید بقایی ( معاون اجرائی دولت دهم ) و همچنین اظهارات و نحوه برخورد ایشان با دستور آزادی صادره از جانب مقام معظم رهبری ، توجه جنابعالی را به گزارش زیر معطوف می نمایم :

۱- جناب آقای قاسم زاده  مکرر نزد افراد مختلف و وکلاء علیه اینجانب  اقدام به بدگوئی ، جوسازی ، نشر اکاذیب و ایراد توهین ، تهمت و افتراء  نموده و حتی  به صراحت بنده را فردی فاسد که اگر در توانش بود حتما” مرا را اعدام می کرد  معرفی می نماید . که جهت روشن شدن موضوع  به چند مورد از آنها اشاره میکنم :

” بقایی دو میلیون متر مربع زمین در کیش بالا کشیده است ، پولهای زیادی به خارج کشور من جمله یونان برده است ، من بقایی را می شکنم ، او در شمال کشور با پول بیت المال زمینهای زیادی بدون گذاشتن ردی از خود خریداری کرده است، آقای بقایی حق زن و بچه های ما را خورده است ،  در منزلش دو هزار کارت هدیه یک میلیون تومانی کشف شده است ! ، درست است که ما سند و مدرک نداریم اما مگر  می شود بقایی جرمی مرتکب نشده باشد ، او آنقدر زرنگ است که از خود ردی بجا نگذاشته است ، حیف که از بالا دستور آزادی او صادر شد وگرنه آنقدر در انفرادی نگه اش می داشتیم تا به حرف بیاید”   و دهها  مورد از این دست از جمله مطالبی است که  وی  نزد دیگران  به  اینجانب نسبت داده و می دهند .

البته شاید بتوان این سخنان و موضعگیری ها را ناشی از گرایشات سیاسی آقای قاسم زاده ( که در نحوه برخوردشان در ماجرای رسیدگی به شکایت از آقای جهانگیری معاون اول دولت تدبیر و امید که علی رغم  وجود  مدارک کافی ، بنفع  وی قرار منع تعقیب صادر کرد ) ارزیابی نمود . لیکن موضوع اصلی این است که این قبیل اظهارات که چند نمونه از آن ذکر شد ، سوای اینکه خلاف اخلاق و دور از شان و جایگاه  ایشان می باشد، به لحاظ قانونی نیز مصداق ایراد تهمت ، افتراء ، نشر اکاذیب ، توهین ، تهدید و تشویش اذهان عمومی نیست ؟  آیا این قبیل صحبتها و موضعگیریها از جانب ایشان آنهم در کسوت بازپرس پرونده  قابل قبول است ؟  آیا این مسئله در روند شکل گیری و نحوه برخورد آقای قاسم زاده با پرونده بنده بی تاثیر نیست ؟

براستی قراردادن این اتهامات واهی در کنار سایر اتهامات کذبی همچون ارتباط اینجانب با بیگانگان واطلاع من از جاسوسی اعضای دولت قبل برای انگلیس و اسرائیل و ارتباط پنهانی جناب آقای … با اوباما  که در ایام بازداشتم  توسط ضابطین تحت امر به بنده  منتسب  می شد ، نشان از چیست ؟

۲ – در عید غدیر سال ۱۳۹۴ که عید بزرگ ولایت محسوب می شود ، وکلای بنده (که هر دو نیز سید و از اولاد  پیامبر اسلام  هستند ) با مراجعه به آقای قاسم زاده پیگیری  وعده آزادی بنده  به مناسبت عید غدیر را  از وی می نمایند و لیکن متاسفانه ایشان در پاسخ  با لحنی تمسخر آمیز می گوید  ” عید غدیر عید شما  عربهاست  عید ما  عید  نوروز است  بروید  دنبال  کارتان ” ، فرضا” آقای قاسم زاده با شخص بنده مشکل دارند ، اما آیا مجازند اینگونه عید غدیر را به سخره بگیرند ؟

۳ – براساس اصل برائت مبتنی بر نص صریح قانون اساسی ، شرع مقدس اسلام و قانون شهروندی ، و نیز دلایل ذکر شده ، بازداشت موقت اینجانب ( بمدت ۲۲۵ روز انفرادی که ۵ ماه آن بدور از نور آفتاب بود ، ممنوع الملاقات بودن باخانواده ، دستگیری در ملاء عام و بازرسی منزلم طی دو نوبت توسط اکیپی ۲۰ نفره در شب بدون حضورم ) فاقد هرگونه توجیه شرعی، قانونی و برخلاف مبانی و ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی صورت گرفته است. که خوشبختانه این مسئله با پیگیری جناب آقای دکتر احمدی نژاد بخوبی مورد بذل توجه و عنایت مقام معظم رهبری قرار گرفت و معظم له دستور آزادی اینجانب را صادر فرمودند . ولیکن متاسفانه آقای  قاسم زاده بجای اطاعت و تمکین کامل از فرمان مقام عظمای ولایت  در اولین برخورد با دستور صادره از جانب مقام معظم رهبری به تاریخ ۲۸/۱۰/۹۴  در اتاقش و در حضور وکیل بنده  بی پروا  عبارت زشتی  را  بکار می برند .

اما  این بی احترامی به اینجا ختم نمی شود و مجددا” مدتی  بعد از آزادی بنده نیز در دیدار با افراد و وکلای پرونده چنین عنوان مینمایند :  ” حیف که  دستور از بالا آمد و گرنه  بقایی را  همچنان در انفرادی نگه میداشتیم ”   حتی زمانیکه به آقای قاسم زاده  یادآوری می شود که صحیح  نیست این گونه در خصوص دستور صادره از جانب رهبر معظم انقلاب سخن بگوئید ، و بنا به گفته شما اگر آقای بقایی مرتکب جرائم زیادی شده اند ، آیا حضرت آقا دستور آزادی  وی را صادر می فرمودند؟  با لحن خاصی میگویند :    ” حالا ،  یک دستوری داده  شده است “.

براستی این نحوه برخورد ( آنهم در خصوص دستور ولی فقیه که در حکم قانون وشرع است)  ناشی از چه نیت و خاستگاه قلبی و سیاسی است؟ آیا بازپرس قوه قضائیه که مشروعیت خود را با واسطه از مقام عظمای ولایت کسب می کند ، باید اینطور در مورد دستور ایشان سخن بگوید ؟ این قبیل اظهارات ناشی از همان دیدگاهی نیست که عید غدیر  یا همان عید ولایت را مختص عربها می داند ؟  آیا نحوه برخورد آقای  قاسم زاده با دستور مقام معظم رهبری موید این نیست که  اینجانب برغم داشتن اتهامات سنگین ، بی جهت دستور آزادی ام توسط معظم له صادر گردیده است ؟  آیا نباید  همه ما همواره خود را قدردان و مطیع امر ولایت بدانیم؟ امثال آقای قاسم زاده هرچه می خواهند بگویند اینجانب خود را مدیون الطاف رهبر عزیز انقلاب دانسته و با عمق وجود معتقدم سکاندار بزرگ کشور ایشان هستند . البته لازم به ذکر است پس از آزادی در پاسخ به خبرنگاران و سایرین ( خصوصا” از نحوه بد برخورد در وزارت اطلاعات دولت یازدهم که مدت ۵ ماه از نور آفتاب محروم بودم ) سکوت کرده و از بیان مطلبی که مورد کوچکترین  سوءاستفاده افراد غیر قرارگیرد خودداری ورزیده ام . در خاتمه با توجه به مطالب مطروحه در این گزارش خواهشمند است دستور بررسی و تحقیقات لازم را صادر فرمائید .

با تشکر
حمید بقایی