شرط نخست تحقق افترا، انتساب جرم به ديگري است. نسبت دادن اعمالي که جرم نيست ولي برخلاف شرع يا شأن يا حتي مستوجب تعقيب اداري يا انتظامي باشد، موجب محکوم شدن مرتکب به اعتبار ماده فوق نميشود. براي مثال اگر کسي، ديگري را متهم به بيتقوايي، بيعدالتي و نظاير اينها کند، مرتکب افترا نشده است. نکته ديگر اين است که قيد واژه (کسي)تنها مربوط به اشخاص حقيقي ميشود و نميتوان اشخاص حقوقي را مورد شمول قرار داد. شرط دوم تحقق افترا، صراحت انتساب است يعني مرتکب بايد امري را صريحاً نسبت دهد که مطابق قانون آن امر جرم محسوب ميشود. البته لازم نيست که مرتکب مشخصات دقيقي از جرم بيان کند بلکه وقتي به طور صريح بگويد فلاني دزدي کرده يا آدم کشته است، کفايت ميکند. بنابراين بکار بردن کلمات و واژههاي عاميانه مثل جاني و بزهکار و غيره براي تحقق جرم افترا کافي نيست بلکه ممکن است موجب تحقق جرم توهین شود. نکته ديگر اينکه در تحقق جرم افترا، ابتدايي بودن انتساب جرم ضرورتي ندارد. بنابراين اگر دو نفر ارتکاب جرمي را به صراحت به هم نسبت دهند، هر دو مفتري محسوب ميشوند بدون توجه به اينکه شروع با کدام يک بوده است. شرط سوم ناتواني مفتري از اثبات صحت اِسناد است. هر گاه مفتري بتواند صحت نظر خود را در مورد ارتکاب جرم از سوي شخص مورد اتهام به اثبات رساند، به عنوان مفتري قابل مجازات نخواهد بود.